روی مبل قرمزش نشسته در کنار هم ، در سکوت در برابر تلویزیون نمایشدهندهی کانال فوروان تیوی! که به قول نون نمایش دائم اعضای کافدار زنانهست و بس. چیزکی ریتمیک با مزمون ما دخترا خودمون دور هم شاد و شنگولیم و نیازیم به لاو نداریم پخش میشد و دو دخترک نوجوون ، یکی با گیس بلند مشکی و دیگری با موهایی به همون اندازه ولی بلوند رقصون و شنگول جلوی دوربین بالا پایین میپریدند. بالاخص جایی قلبی میساختند در هوا و سپس انگشت میانهشان برمیخواست به نشان فاک به قلب کذا! بماند که جدی گرفته بودم و حتی ناغافل برگشتم به نون گفتم زرشک. آخه من که اون حالمون رو هم دیدم! ازین موضوع که بگذریم اون دست و پاهای جوون و زنده و جسم تازه بالغ شده با آب زیر پوست دویده مایهی حسادتم شد. من حتی درون سن و سال هم اینقدر ورزیده و انرژیک و سرحال نبودم . بعد رسیدم به مقایسهی موهای خودم که با دو دختر کیلیپ . موهایی که حالا مدتیست از سر تنبلی و به بهانهی علاقه نون به موی تیره ، رنگشون نمیکنم و مملو از تارهای سفیدند. اینجا کم آوردم و متاسفانه به حالی که زیر لب نبود گفتم ، ببین چقدر جوونند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر