۱۳۹۳ مرداد ۲۸, سه‌شنبه

از تحلیل حال و احوالاتم هم عاجزم. این که الان چرا اشک و بغض چسبیده بیخ گلوم و هوای گریه دارم بر خودم هم معلوم نیست. یا این که وسط خوشی با تو بودن و هزار حس خوب تو بغلت چشمام خیس شده بود برا خودم هم لاینحله.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر