۱۳۹۳ شهریور ۲۴, دوشنبه

بند دوم طومار استدلال

شده بود صدای منطق و بر بی‌اساسی غمم داد سخن می‌داد و بند دوم طومار استدلال پرسید تو از رابطمون راضی هستی یا نه؟ فکر می‌کرد جوابم صد در صد مثبته. مکث کردم. گفتم نه کاملا! دروغ نمی‌شد بگم. نه اصلا نمی‌خواستم دروغ بگم. طومار طبعن از دستش افتاد. سکوت کرد. پرسید: و وسط این بحث این رو باید به من بگی؟
هدفم تغییر به این سابجکت نبود. گفتم نیاز به فرصت داریم. نیاز به فراغ بال از گرفتاری‌های ریز و درشت اشخاص ثالث این رابطه. اشخاص نه صرفا یه معنای مجود دوپای نفس‌کش بلکه به معنای عام همه‌ی عوامل خارج از عهده و اراده و غیر ما. سکوت کرد ، اما قانع؟ نه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر