روز قبل هنگام ترک محل کار هنوز هزار کار نکرده داشتم ولی از صبح هرچی فکر می کنم چیزی به خاطرم نمیاد!اینبار یه جور مصلحتی شاید! به نظرم همه چیزامروز قابلیت به تعویق افتادن دارند. در چنین هوای مطبوعی که تا به حال حداقل به گواه حافظهی من در تاریخ دوازده تیرماه مسبوق به سابقه نبودهست نشستن پشت میز و پارچ پارچ حرص پرسنل بیمسئولیت و نالایق رو خوردن ، حساب بدهیها و مطالبات معوقه کردن و از نا مرادی بازارکار و آیندهی متزلزل پیش رو ترسیدن ، به ولله جفاست. مثلن فرض کنید روز ملی خلصهست امروز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر